چطور می توانیم یک مسئله را حل کنیم؟
چطور می توانیم یک مسئله را حل کنیم؟
بعد از شناسایی درست مسئله یا مشکل نوبت حل مسئله می رسد که معمولاً ما در مدارس مان آموزش حل مسئله را فرا نگرفته ایم و فکر می کنیم بالاخره یک چیزی پیش می آید صرف نظر از اینکه آن چیزچقدر برای ما مفید و کاربردی است. شاید شما داستان فیلم کفش های میرزانوروز را دیده یا شنیده باشید داستان از این قرار بود که میرزا نوروز کفش های بسیار کهنه ای داشت که خیلی به چشم می آمد و همه ی مردم آن را می شناختند زیرا بسیار تصویر آزار دهنده ی را در ذهن بیننده ایجاد می کرد تا اینکه بالاخره میرزانوروز تصمیم گرفت کفش هایش را عوض کند وکفش نو خرید و کفش کهنه اش را به دریا انداخت و یک نفر از همشهریانش آن را پیداکرد و برایش آورد و در حوصله ی مقاله نمی گنجد ولی هر جا آن را می انداخت یک نفر آن را می دید و برایش می آورد به طوری که میرزا نوروز نسبت به آن کفش و مسئله حساسیت پیداکرده بود میخواستم از این مثال استفاده کنم تا بگویم مسئله ی حل نشده می تواند مثل کفش های میرزا نوروز برایمان گران تمام شود و مشکلات استرس و اضطرابمان را به میزان زیادی بالا ببرد. پس همواره باید دقت کنیم که مسئله حل نشده و پرونده ی بازی در زندگیمان باقی نگذاریم زیرا روی کیفیت زندگیمان هم تاثیر می گذارد.
گام صفرم حل مسئله
فهرستی از علائم ناخوشایند خود را تهیه کنیم این علائم می تواند جسمی یا هیجانی باشد. هیجانی مثل اضطراب، خلق گرفته ، غمگینی ، احساس گناه، نا امیدی ، تمرکز ضعیف، و تند مزاجی است و جسمی مثل تغییر اشتها، خستگی، مشکلات خواب وسردرد می باشد.
گام اول تشخیص و تعریف مسئله
برای این کار لازم است آن چیزهایی که ذهن مان را مشغول کرده و باعث می شود تمرکز کافی روی کارهایمان را نداشته باشیم بنویسیم از میان چیزهایی که یادداشت می کنیم لازم است مسئله ی مورد نظرمان را دقیق مشخص کنیم مسئله ای که علاوه بر مهم و ضروری بودن احساس کنیم عملی است و برای این کار بهتر است از حالت قربانی بودن خارج شویم و مسائلی را انتخاب کنیم که امکان پیشرفت در آن وجود دارد.
گام سوم تعیین هدف
در این گام باید سوالات زیر را از خودمان بپرسیم:
می خواهم به چه چیزهایی دست یابیم؟
هدف چیست؟
چه هدفی دست یافتنی است؟
من در مورد این مشکل می خواهم چه چیزهایی را تغییر دهم؟
پاسخی که به سوالات بالا می دهیم باید
- مشخص باشد به طور مثال من می خواهم رابطه ی گرمی با همسرم داشته باشم هدف مشخصی نیست. باید مشخص کنید دقیقاً میخواهید کدام بعد از رابطه ات چگونه باشد
- قابل اندازه گیری باشد برای مثال بالا دقیقاً باید مشخص کنی می خواهی چند بار در هفته برای بهبود رابطه ات باهم صحبت کنید.
- دست یافتنی باشد، مرتبط باشد وقتی در حال برنامه ریزی برای حل مسئله هستید باید راه حل ها قابلیت اجرا داشته باشند برای مثال بالا ننویسید روزی یک ساعت حرف زدن زیرا در عمل ممکن است سخت باشد.
- زمان بندی داشته باشد. آغاز و پایانی داشته باشد. بازه ی زمانی را مشخص کنید.
گام چهارم ایجاد راه حل ها
این مرحله از مهمترین مرحله های فرایند حل مسئله می باشد زیرا باید تعدادی راه حل را برای مشکل مورد نظرمان ارائه بدهیم. می توانیم ازمنابع مختلفی از جمله نظر افرادی که با ما درگیر مشکل هستند ، نظر متخصص یا مشاور مجرب در آن امور، یا حتی می توانیم برای این کار از بارش فکری استفاده کنیم. و مجموعه ای از گزینه ها را بنویسیم وقتی این کار را زیادتکرار کنیم ماهیچه ی حل مسئله امان قوی تر می شود و ما می توانیم در هر موقعیت چند راهکار داشته باشیم .
گام پنجم انتخاب راه حل مناسب
شرایط هیچ دو انسانی حتی در مسئله های کاملاً شبیه هم مثل هم نیست یعنی تجارب افراد و وضعیت زندگی هر انسانی ویژه ی خود اوست و نمی توان برای افراد حتی در موقعیت مشابه یک نسخه را تجویز نمود و در نظر گرفتن شرایط هر فرد از الزامات حل مسئله است.
گام ششم ارزیابی راه حل
هیچ راه حلی بهترین راه حل ممکن برای همیشه نیست و باید بعد از انجام آن گزینه نگاه کنیم ببینیم دست آوردهایمان چه بوده است آیا امکان بهتر شدن وجود ندارد؟ و مرتب باید خودمان را مورد باز بینی و اصلاح قرار دهیم.
دیدگاهتان را بنویسید