چه چیزهایی مانع تغییر در ما می شود؟
چه چیزهایی مانع تغییر در ما می شود؟
شاید شما هم شنیده باشید که تغییر بد هم از بی تغییری بهتر است نمی دانم این جمله را چه کسی گفته ولی می دانم مقصود گوینده این بوده که مخاطبش رت به هرقیمتی شده به حرکت وادارد و او را به سمت ایجاد تغییراتی در روزمریاتش تشویق کند .کسی به اندازه ی خودمان نمی داند که تغییر در برخی از جنبه های زندگیمان می تواند برایمان بسیار مفید و موثر باشد ولی چرا اغلب در برابر تغییر مقاومت می کنیم می خواهم در این مقاله به چند مورد از موانع ایجاد تغییر در افراد اشاره کنم .
عادت به وضعیت موجود
همه ی ما در همین لحظه ی زندگی امان مسئولیت هایی داریم ، نقش هایی داریم که بر شرحشان اشراف کامل داریم و چیز ناشناخته ای را در پیش روی خود نمی بینیم و همین باعث امنیت خاطر و راحتی خیالمان می شود و این عامل مهمی است که موجب مقاومت ما در برابر ایجاد تغییرات می شود .
دوستی داشتم که در یک شرکت خصوصی با حقوق متوسطی کار می کرد و میزان کاری که انجام می داد با دریافتی او اصلا هم خوانی نداشت و همیشه مشغول غرولندکردن بود وقتی از او می پرسیدم خب چرا جای دیگری را امتحان نمی کنی ؟ می گفت آخه به اینجا عادت کردم . به همه چی وارد شدم اگه برم جای دیگه تا با افراد جدید ارتباط بگیرم و جا بیفتم طول می کشه و همین دلیل براش کافی بود تا جایی بمونه که دوست نداره فقط برای اینکه به وضعیتی که داشت و با افرادی که سرو کار داشت عادت کرد بود.
تمرین عملی
همین الان یک برگه بردارید و روی آن یک دایره بکشید و هر چیزی از زندگی تان که به آن وارد شدید و مسلط هستید را درون آن قرار دهید
مثل وضعیت شغلی تان، مهارت هایتان ، میزان تسلط بر کارتان و هر چیزی که باعث می شود احساس امنیت کنید حتی خانه ای که در آن زندگی می کنید. دوستی داشتم که د ریک خانه ی قدیمی زندگی می کرد و حاضر به تغییر آن نبود چون به محله و همسایه ها عادت کرده بود و می ترسید در محله ی جدید نتواند دوستانی بگیرد
ترس
دومین عامل مهم که موجب ایجاد مقاومت در برابر تغییرات است ما ترس های زیادی داریم ولی دو ترس عمده وجود دارد که بعث می شود دست به اقدامی نزنیم ترس از حرف مردم و ترس از شکست مهمترین ترس هایی هستند که باعث می شود جلوی اقدام مارا بگیرند.ترس ها انواع مختلفی دارند و تاثیرات متفاوتی روی زندگی ها می گذارند . خیلی از ما ایده های بسیار خوبی برای شروع کسب وکار یا حتی توسعه ی خود داریم ولی ترس از شکست باعث شده هیچ وقت ایده های خود را جدی نگیریم
انسانی که می ترسد برای فرار از ترس هایش جرأت نمی کند دست به هیچ کاری بزند و برای این که خود را قانع کند دائم از مکانیسم دلیل تراشی استفاده می کند و برای خود و دیگران دلایل قانع کننده می آورد که اگر این کار را انجام می دادم این اتفاق می افتاد! در صورتی که چنین نیست، بلکه این افراد برای اینکه حاضر نیستند از حاشیه امنی که برای خود درست کرده اند خارج شوند از پذیرش هر تغییری گریزانند. ترس، قدرت اقدام را از ما می گیرد و برای اینکه خود را تبرئه کنیم معمولا نبود امکانات و یا مواردی از این دست را بهانه می کنیم تا از تغییر فرار کنیم.
تمرین عملی
به این سوالت پاسخ بده
ترس های من با زندگی من چه کرده اند؟
اگر این ترس ها را نداشتم الان زندگی من چه وضعی داشت؟
آیا حاضرم دست از ترس های واهی خود بردارم؟
عملگرا نبودن
برخی معتقدند: خواستن، توانستن است. ولی هر خواستنی به توانستن ختم نمی شود. بسیاری هستند که خیلی دوست دارند جیب پر پولی داشته باشند ولی می بینیم که ندارند! بسیاری هستند که سال هاست می خواهند سیگار را ترک کنند ولی هنوز که هنوز است سیگار می کشند و بارها گفته اند که این آخرین نخ سیگاری است که می کشند ولی دریغ از ذره ای اقدام!
خواستنی که همراه با پیگیری و اقدام نباشد، به توانستن ختم نمی شود. تغییر و تحول عمل و اقدام می خواهد. اگر قصد دارید تغییری در زندگی خود ایجاد کنید از امروز، عمل گرایی را سرلوحه برنامه های خود قرار دهید.
دیدگاهتان را بنویسید