نقش طرز فکر در پذیرش خودمان
نقش طرز فکر در پذیرش خودمان
طرز فکر ما نسبت به مسائل مختلف مثل عینکی هست که ما به وسیله ی آن دنیا را می بینیم این عینک می تواند باعث شود دنیا را قهوه ای، آبی یا حتی قرمز ببینیم . طرز فکر ما باعث می شود ما تصمیم بگیریم وقتی به لیوان آب نگه می کنیم نیمه ی پر آن را ببینیم یا نیمه ی خالی. طرز فکر ما باعث می شود فکر کنیم که پییشرفت برای ما دیگر دیر شده است یا مثل هارولد سندرز» بنیانگذار KFCدر سن 65 سالگی فکر کنیم می توانیم شروع کنیم که در نهایت به یک امپراطوری تبدیل شد.
یکی از چیزهایی که بی اغراق می تواند کل زندگیمان را متاثر بسازد طرز فکر ماست. خانم کارل دووک در کتاب طرز فکر دو نوع طرز فکر را مطرح می کند طرز فکر رشد و طرز فکر ثابت. هیچ کدام از ما صبح که از خواب بلند می شویم تصمیم نمی گیریم که خودمان را بدبخت و بی پول و دارای رنج های فراوان کنیم . شاید با شنیدن جمله ی بالا لبخندی بزنید و بگویید البته که نمی خواهیم . اما بسیاری از کارهایی که انجام می دهیم به دلیل نوع طرز فکر ماست . در واقع هر حرف یا عملی از جانب ما می تواند باعث این نتایج شود و اگر حواسمان به عینک طرز فکرمان نباشد ممکن است نا خواسته وارد این حیطه شویم.
یکی از چیزهایی که باعث می شود با خودمان در صلح باشیم نوع طرز فکرمان در مورد خودمان است فرض کنید طرز فکر ما این است که انسان های باهوش موفق تر هستند این طرز فکر باعث می شود دنبال شواهدی باشیم که آن را تایید می کند بی گمان چند نفر را می توانیم پیدا کنیم که باهوش و موفق هستند و سریع آن را به کل جامعه تعمیم می دهیم . پس اگر می خواهیم خودمان را دوست داشته باشیم باید حواسمان به باورهایمان باشد.
راه های اصلاح طرز فکر
- با آغوش باز موارد منفی و باورهای بازدارنده ی خود را بپذیریم و آن ها را ببینیم . و با آن ها روبرو شویم مثلاً وقتی باورمان این است که موفقیت فقط برای افراد خاصی است این فکرمان را ببینیم، و با آن روبرو شویم آن را انکار نکنیم
- دومین کاری که باید انجام دهیم این است عواملی که باعث تحریک طرز فکر ثابتمان می شود را پیدا کنیم مثلاً وقتی مشغول دست و پنجه نرم کردن با یک مساله یا مانع هستید طرز فکر ثابتتان به شما می گوید دیگر کافیست ادامه نده همان زمان ذهن آگاه شوید و متوجه افکارتان شوید. یا زمانی که ذهنمان در مواجهه با یک اتفاق احساس شکست می کند و شما را تشویق می کند که دیگر مسیر را ادامه ندهید. در همان لحظه افکار خود را مانند ابرهایی ببینید که در آسمان ذهنتان حضور دارند
- برای آن فکر منفی یا بازدارنده اسمی را انتخاب کنید سعی کنید اسمی باشد که خاص است و سعی کنید اسمی باشد همیشه از آن بدتان می آمده است این طوری به یاد می آورید که هیچ وقت نمی خواهید شبیه آن آدم باشید.
یک بار که این روش را در یکی از کارگاه هایم به دانشجویان ارائه دادم از آن ها خواستم دنبال اسم خاصی بگردند یکی از آن ها اسم پلانکتون از انیمیشن جذاب باب اسفنجی را برای فکرهای منفی اش انتخاب کرد و می گفت وقتی فکرهای منفی به ذهنم میآید می گویم آقای پلانکتون بدجنس همیشه حرف های تو از بدجنسی و بدا ذاتی سرچشمه می گیرد پس به حرفت گوش نمی دهم. یکی از نتایج مثبت این کار این است که باعث می شود قدرت افکار منفی ما گرفته شود وقتی ما روی چیزی اسم می گذاریم قدرت آن ها گرفته می شود.
- اول یادمان باشد بعضی از افکار منفی برای این است که ما را محافظت کنند ولی از بسیاری از جهات ما را محدود می کنند اما باید یاد بگیریم فکرمان را آموزش دهیم لازمه ی آن این است که با خودمان و فکرمان مهربان باشیم و باید سعی کنیم همیشه به دنبال یادگیری باشیم
دیدگاهتان را بنویسید