آیا ترس ها مانع پیشرفت ما هستند؟
ترس ها ؛ محدودیت ها یا فرصت ها
یکی از احساساتی که بقای ما در گرو آن است احساس ترس است ترس مانند یک شمشیر دو لبه است که هم می تواند باعث زنده ماندن ما در موقع بروز خطرات شود هم می تواند باعث درجا زدن در زندگی مان شود وقتی انسان در یک مرحله درجا می زند از مهمترین لذت دنیا یعنی هیجانات دور می ماند. و شاید در آن صورت هم فرقی با یک مرده که فقط زندگی را هر روز تکرار می کند نداشته باشد.
ما در طول زندگی خود یا شاید بهتر است بگویم در یک روز از زندگی خود احساسات گوناگونی را تجربه می کنیم و این احساسات باعث ایجاد خلق های متفاوتی در ما می شوند مثلاً وقتی به خاطر یک هدیه غیرمنتظره از دوستی احساس شادی می کنیم در نتیجه ی آن هورمون دوپامین در ما ترشح می شود و حس سرخوشی را تجربه می کنیم. یا وقتی که از برخورد بد رییسمان احساس ناراحتی می کنیم. زندگی تجربه ی مجموعه ای از احساسات است.
همه ی ما تجارب خوب و بد در زندگی داریم و ترس احساسی است که ما را در مقابل اتفاقات بد محافظت می کند.
چه عواملی باعث ایجاد احساس ترس می شود؟
این سوال از سوالات بسیار مهم است، شاید برای شما هم پیش آمده باشد چیزی که شما را می ترساند ممکن است لزوماً برای دیگری ترسناک نباشد مثلاً بعضی ها به راحتی در هر جمعی صحبت می کنند و همین کار ممکن است برای دیگری ترسناک ترین کار زندگی اش باشد.
اولین عامل احساس ترس تجربیات گذشته است . و چون هر کدام از ما روزهایی را تجربه کرده ایم که مخصوص خودمان بوده است و کیفیت آن تجربه ها بر احوالات ما تاثیر دارد.
دومین عامل ایجاد ترس ها عدم آگاهی است وقتی قرار است برای اولین بار در جلسه ای حاضر شویم چون نسبت به افراد حاضر شناخت و آگاهی نداریم احساس ترس می کنیم. مثل دانش آموزی که درسش را نخوانده طبیعتاً ترس بیشتری را در جلسه ی امتحان تجربه می کند.
سومین دلیل احساس ترس ها ناتوانی در کنترل شرایط است به طور کلی ما زمانی که احساس کنیم شرایط تحت کنترل ماست احساس آرامش داریم ولی به محض اینکه احساس می کنیم شرایط تحت کنترل ما نیست می ترسیم.
و چهارمین عامل شاید کمی خنده دار به نظر برسد شنیده های ماست ما از اطرافیان خود تاثیرپذیری زیادی داریم خیلی اوقات صرفاً آن چیزی که می شنویم ممکن است موجب ایجاد ترس در ما شود.
مهمترین ترس ها چه هستند؟
ترس ها برای هر کسی اختصاصی هستند ولی برخی از ترس های پر تکرار به شرح زیر است:
ترس از چیزهای ناآشنا
ترس از شکست
ترس از تصمیم گیری
ترس از طرد شدن
ترس از تنهایی
ترس از حرف مردم
ترس از مرگ
ترس از پیر شدن
ترس از ارتفاع
انواع فوبیاها( حیوانات مختلف، فضاهای تاریک و بسته)
واکنش ما به ترس:
وقتی درگیر احساس ترس می شویم حالات زیر را تجربه می کنیم:
افزایش ضربان قلب
ضعف عضلانی
تعریق
کاهش تمرکز
خشکی دهان
لرزش دست و پا
واکنش ما به ترس هایمان چیست؟
شاید این مهم ترین سوال ممکن باشد زیرا پاسخ به این سوال باعث تفاوت ما انسان هاست واین دلیل بسیاری از رسیدن ها و نرسیدن هاست.
- حالت به بن بست رسیدن
این واکنش افراد کم توان است و وقتی با موقعیت ناخوشایندی روبرو می شوند فکر می کنند که به پایان دنیا رسیده اند و دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد معمولاً افراد این سطح افرادی هستند که مهارت های لازم برای حل مساله را ندارند. و در لول های خیلی بالا ممکن است به خودکشی هم بینجامد. و افراد این سطح تبدیل به افراد منفی نگری می شوند که فقط نیمه ی خالی لیوان را می بینند.
- تسلیم
افرادی که این واکنش را در مقابل ترس هایشان دارند قافیه ی زندگی را پیش پیش باخته اند و معمولاً پیرو این ضرب الامثل معروف هستند که هرچه پیش آید خوش آید افراد این دسته افرادی منفعل هستند که توان انجام کاری را ندارند
- حالت انکار
حتماً شما هم با افرادی روبه رو شده اید که مدام در حال انکار هستند و به چیزی وانمود می کنند که نیستند. و همیشه چیزی برای لاف زدن دارند
- حالت تلاش در مسیر درست
این مطلوب ترین حالت ممکن برای هر انسانی است که ترس خود را بپذیرد و برای اصلاح موقعیتی که از آن می ترسد اقدام کند.
راهکارهای مقابله با ترس:
گام اول: پذیرش
اولین و مهمترین گام برای رویارویی با ترس پذیرش آن است و تا شما حضور چیزی را زندگی خود را نپذیرید نمی توانید برای اصلاح یا مقابله با آن اقدامی انجام دهید. یک از دوستانم اضافه وزنش به حدی بود که می توانستیم بگوییم که گرفتار چاقی شده است اما او خودش می گفت فقط کمی چربی شکمی دارم در حالی که از چاقی نمی توانست بیشتر از صدقدم راه برود.طبیعی است که در این شرایط انکار وضعیت موجود نمی توانست اقدامی برای آن انجام دهد.
گام دوم: تهیه ی لیست
لازم است که هر از گاهی جلسه ای با خودمان داشته باشیم یکیاز چیزهایی که مانع از رسیدن ما به موفقیت های که برای خود ترسیم می کنیم می شود ترس هایمان است پس در این جلسه ی خیلی مهم ترس هایمان را بنویسیم مثلاً خیلی وقت ها مهمترین دلیل توقف خیلی از ما ترس از حرف مردم است. مردم چه می گویند. پس با خودمان شفاف باشیم و ترس هایمان را لیست کنیم.
گام سوم: اقدام کوچک
برای ترس های بزرگی که داریم و لیست آن را تهیه کرده ایم اقدامک های کوچک تعیین کنیم و ذره ذره برای اصلاح آن گام برداریم مثلاً اگر ترس از سخنرانی داریم می توانیم با خودمان تصمیم بگیریم در جمع های خانوادگی از این به بعد صحبت کنیم و اظهارنظر داشته باشیم و با خود بگوییم باید حداقل دو دقیقه صحبت هایم را ادامه دهم.
گام چهارم : فکر کردن به آینده
اگر اشتباه نکنم برای اولین بار از آنتونی رابینز نمودار اهرم رنج و لذت را یادگرفتم که یک نمودار صلیب مانند بکشیم و یک طرف لذت های رویارویی و غلبه بر ترس هایمان را بنویسیم و یک طرف دیگر رنج های نرسیدن به اهدافمان را بنویسیم و بعد تصمیم بگیریم کدام یک از این ها بر دیگری برتری دارد و حالا اقدام کنیم
گام پنجم : مدیتیشن
یکی از تمرینان مهم آرامبخشی و افزایش تمرکز حواس انجام مدیتیشن است و می تواند ما را در موقعیت های مهم یاری دهد.
دیدگاهتان را بنویسید