چرا عادت های بد ماندگارترند؟
چرا عادت های بد ماندگارترند؟
حقیقت این است که مغز ما خنگ تر از آن چیزی است که فکر می کنیم زیرا فرق خوب و بد را نمی داند و خیلی راحت طلب است و هر کاری که بعد از انجام آن احساس خوشایندی بهش داشته باشه رو ادامه میده.
مغز ما مسیرهای تکرار را دوست دارد و هر کاری می کند که انرژی کمتری را مصرف کند به همین دلیل است که بعضی از عادت ها سال ها با ما هستند و جکلاتی مثل اینکه من از بچگی عادت داشتم برای همه یما جماه ی آشنایی است.
حالا سوال اصلی این است چرا کاری که می دانیم اشتباه هست را انجام می دهیم؟ تقریباًهیچ فرد سیگاری نیست که از مضرات سیگار چیزی نداند از روی جعبه های سیگار تا همه ی ذهن های جامعه حتی خود سیگاری ها بر علیه آن است. حتی پدران سیگاری هم نمی خواهند فرزندانی سیگاری داشته باشند؟ اما باز هم به عادت خود ادامه می دهند.
یا افراد چاقی که از مضرات چربی می دانند اما کماکان مرغ سرخ شده را می پسندند من عمه ای داشتم که به دیابت نوع 2 مبتلا بود و روزانه سه انسولین تزریق می کرد ولی مشت مشت خرمای شیره دار باغشان را در خفا و به دور از چشم فرزندانش میخورد. همه ی ما به بد بودن برخی عادت هایمان آگاه هستیم آما باز آن را ادامه می دهیم.
چرا عادت های بد را ادامه می دهیم؟
احتمالاً شما هم از افراد سیگاری شنیده اید که می گویند پدربزرگم روزی دو پاکت سیگار می کشید و تا نود سالگی عمر کرد . و برای عادت های اشتباه خود دنبال شواهد و نفرات مشابه می گردند.
گر گروه زیادی از مردم یک کار خاص را انجام بدهند ما گمان میکنیم که انجام آن برای ما هم پذیرفتنی است. مثلاً همه از لیوانهای یکبار مصرف استفاده میکنند و از نظر جامعه، کاری عادی و روزمره است؛ اما یک عادت بسیار بد و مضر است.
همه فستفود میخورند، آدمهای زیادی سیگار میکشند و بیشتر آدمها برای رفتن به باشگاه ورزشی یا پیادهروی تنبل هستند. به همین سادگی ما عادات ناسالم را منطقی جلوه میدهیم و در اغلب اوقات به خودمان میگوییم: «حالا یه لیوان پلاستیکی بیشتر چیزی نمیشه»؛
مغز ما بعد از انجام فعالیت های دوست داشتنی هورمون شادی آور دوپامین را ترشح می کند و این هورمون نقش اساسی در شکل گیری عادت های ما دارد زیرا اگر بعد از رفتاری این هورمون ترشح شوداحتمال دوام آن بالا می رود.
برای ترک عادت های بد باید چه کار کنیم؟
اولین کار این است که از خود بپرسیم: «چه عادت هایی در زندگیمان اشتباه هستند؟ چقدر آنها را انجام میدهیم؟ چه چیزی ما را به سوی آنها میکشاند؟ و آیا این عادتها ناشی از تصمیمات ناآگاهانه هستند؟»
این پرسشها به شما کمک میکنند تا عادت هایتان را راحتتر پیدا کنید و با آنها شفافتر شوید.
برای ترک عادت های بد باید جایگزین های مناسبی داشته باشیم مثلاًاگر تا دیروز یک بشقاب برنج و مقدار زیادی دسرهای خوشمزه را برای ناهار می خوردیم والان قصد گرفتن رژیم داریم احتمالاً خریدن کلم بروکلی و کاهو برای ناهار انتخاب مناسبی نیست زیرا مغز آن را دوست ندارد و شاید چند روز آن را تحمل کند ولی در گذر زمان نمی تواند آن را ادامه دهد.
پس باید هوشمندانه عمل کنیم و چیزهایی که دوست داریم جایگزین عادت های بدمان کنیم.
پافشاری و اصرار شما برای تغییر عادتها کلید موفقیت شما در ترک عادت های بد و جایگزینی عادت های خوب است.
ترک سیگار برای کسی که سالهای زیادی سیگار کشده بسیار دشوار است اما مساله این است که مغز شما بسیار راحت با شرایط جدید سازگار میشود.
همین که شروع به جایگزینی عادتها کنید و ثابت قدم باشید مغز خود را با شرایط جدید سازگار خواهید کرد.
دیدگاهتان را بنویسید