نقش محیط درمهارت پرورش حل مساله

چند روز پیش که برای پیاده روی به پارک رفته بودم وقتی برای دقایقی روی نیمکت پارک نشستم کودکی را دیدم که همراه مادرش برای بازی به پارک آماده بود بعد از دقایقی کودک از مادر جدا شد و برای بازی رفت و چند دقیق بعد گریه کنان برگشت.
به مادرش گفت اون بچه لباس قرمزه منو اذیت می کنه  و مادرش سریع از جا بلند شد و به طرف کودک لباس قرمزه رفت و بهش گفت چرا بچه ی منو اذیت می کنی و ادامه ی ماجرا برای همه مون قابل پیش بینی هست.

داشتم به این موضوع فکر می کردم که این موقعیت بهترین موقعیت برای آموزش مساله برای این کودک بود چون به هر حال با یک مساله مواجه شده بود بچه ی لباس قرمزه یک مساله بود براش ولی اکثر پدر و مادران امروزی به دلیل عشق و علاقه ی زیادی که به بچه های خودشون دارند و کمبودهایی که در کودکی بر خودشون روا رفته سعی می کنن تمام نیازهای کودک رو بدون کم و کاست فراهم کنند.

و اصطلاحا حاضرند همه ی زندگی خودشون رو روی فرزندانشون بگذارند و محیط بدون مساله رو برای فرزندشون فراهم می کنند و این باعث میشه توی بزرگسالی وقتی کلید خونه اش یادش رفت سریع شروع کنه بد و بیراه گفتن به خودش و قادر نباشه مساله ی به این سادگی رو حل کنه .

نقش خانواده در پرورش حل مساله

محیط نقش خیلی زیادی در پرورش قدرت حل مساله ی ما داره خانواده اولین جایی هست که ما توی اون یاد می گیریم زندگی همیشه قسمت های خوش و خوشایند نداره و خیلی جاها نیاز هست چند تا راه حل برای یک مساله در نظر بگیری و بهترین و کم هزینه ترینش رو انتخاب کنی.

بهترین راهکار برای داشتن کودکانی با مهارت حل مساله اینه که پدر و مادر تمرین کنند که شنونده ی فعال باشند و در هر موقعیتی سعی کنن مساله ی کودک رو بشنوند و سوال بپرسند تا ابعاد مختلف مساله برای خود کودک روشن بشه و اون رو به سمت عمل و راه حل مناسب هدایت کنند .

من بارها در مدرسه شاهد این بودم که کودک از زاویه ی دید خودش برای مادر تعریف می کنه که خانم معلم منو دعوا کرده و فرداش مادران قدرتمند و حمایت گر با دل پر به سمت ما میاد و شکایت . من در این جور مواقع سعی می کنم به مادر فرصت تخلیه ی خودش رو بدم و بعد شروع می کنم به سوال پرسیدن برای روشن شدن ماجرا و در نهایت بعد از مشخص شدن ابعاد ماجرا معمولا مشخص میشه که معلم تذکر ساده ای داده بابت رفتاری که می توانسته خسارارت زیادی در برداشته باشه و البته که گاهی اوقات هم مممکن است عکس این ثابت شود .سوال پرسیدن دومین مهارت موثری است که ما باید پیش بگیریم

نقش مدرسه در پرورش حل مساله

مدرسه دومین جامعه ای است که کودک با آن روبرو می شود و در مدارس ما معلمین تمام سعی و تلاش خود را به کار می گیرند که تمام معلومات و دانش خود را در ظرف ذهن دانش آموز بریزند و دانش آموز به زحمت نیفتد قدری برای حل مساله فکر کند شاید اصلی ترین مکان ممکن برای پرور ش حل مساله در کشور ما به مکانی برای انتقال حدکثر اطلاعات و دانش ها تبدیل شده است یک سری محفوظات که معلوم نیست قرار است کجای زندگی کودک را پوشش دهد .

مدارس ما همه ی نقش را دارند جز آماده کردن کودک برای زندگی واقعی و کمبود مهارت های زندگی واقع حس می شود

در مدارس در نظر گرفتن ساعاتی برای پرورش مهارت های موثر زندگی پیشنهاد می شود و امیدواریم این مهارت مهم در ساعات مصوب آموزش و پرورش قرار بگیرد.