چطور مقابل سختی ها مقاومت کنیم؟
چطور مقابل سختی ها مقاومت کنیم.
طرز فکر قربانی یا مسئولیت صددرصدی
زندگی روزهای خوب و بد زیادی دارد ولی عامل تعیین کننده این است که ما چطور درباره ی خودمان فکر می کنیم.
حالا کل زندگی خود را مقابل خود بیاورید وببینید کدام یک از سوالات زیر را از خودتان پرسیده اید.
من تو زندگیم هیچ وقت شانس نداشتم.
هیچ کسی منو درک نمی کنه؟
چرا همه ی اتفاقات بد برای من می افته؟
نه توی خانواده شانس داشتم نه توی کار؟
این جملات رو حداق یک بار تو زندگیمون شنیدیم یا به کار بردیم. ولب اگر یک بار باشه مشکلی پیش نمیاد و عادیه ولی اگر مرتب تکرار می کنیم یعنی که باید یه فکر جدی بکنیم و ببینیم این طرز فکر قربانی ما رو به کجا ممکن است برساند؟
مراجعی داشتم به اسم مرجان که یک فرزند داشت و شاغل بود و مادرش برای مراقبت از فرزند او مجبور به تغییر مکان از شهر خودش به شهری که دخترش در آن سکونت داشت شده بود و به دلیل حضور پر رنگ مادرش در زندگی اش دچار اختلافاتی با همسرش شده بود و احساس می کرد همه در حق او ظلم می کنند و او نمی تواند هیچ کاری را به تنهایی انجام دهد. و این مسئله به قدری او را رنج می داد که تمایل زیادی به مصرف قرص داشت. وقتی از او خواستم زندگی اش را از زاویه ی دید یک شخص بی طرف برایم تعریف کند کمی به فکر فرو رفت و جاهایی را مکث طولانی داشت ، از او خواستم ببیند چه جاهایی در زندگی اش احساس قربانی بودن می کند و نقش انتخاب هایش را نادیده می گیرد، او مرتب می گفت که مادرم مقصر است … ولی بعد از مدتی که جلسات را ادامه دادیم از پوست قربانی خارج شد . تصمیم گرفت مسئولیت انتخاب هایش خوب یا بد را بپذیرد.
چرا نقش قربانی را انتخاب می کنیم؟
حقیقت این است گاهی اوقات دنبال جلب توجه دیگران هستیم و می خواهیم ترحم دیگران را به خود جلب کنیم به همین دلیل سعی می کنیم دیگران را مقصر زندگی خود نشان دهیم. گاهی ممکن است در اوایل با واکنش های مثبت دیگران روبرو شویم ولی در نهایت این تنهایی و انزوا است که ما را در بر می گیرد.
دلیل دیگر این است که نمی خواهیم مسئولیت انتخاب هایمان را بپذیریم زیرا مسئولیت پذیری با خود پاسخ گویی می آورد که ما نمی خواهیم در مقابل خود و دیگران پاسخگو باشیم. مسئولینی را به خاطر آورید که هنگام مصاحبه هایشان مرتب توپ را در زمین دیگران می اندازند و می گویند تقصیر فلانی و یا فلانی است وقتی مصاحبه هایشان را می شنویم جز احساس انزجار حس دیگری نداریم.
اقدامک موثر
از امروز وقتی می خواهید کاری را انجام دهید اول به گزینه هایی که دارید خوب نگاه کنید و سپس یک گزینه را انتخاب کنید و قبل از انتخاب خوبی ها و بدی های گزینه اتان را مورد سنجش قرار دهید و به خود بگویید مسئولیت خوب و بدش را می پذیرم و هر جا متوجه اشتباه بودنش شدید به جای غصه خوردن و نق زدن سریع راه خود را تغییر دهید و در یک وضعیت نمانید فراموش نکنید انسان تنها موجودی است که حق انتخاب دارد . و شما می توانید انتخاب کنید که در کدام وضعیت و مرحله بمانید گاهی اوقات تمام کردن یک اشتباه نشان از هنرمندی شما و مسئولیت پذیری شماست.
چطور مقابل سختی ها مقاومت کنیم؟
طرز فکر قربانی یا مسئولیت صددرصدی
شاید از خود بپرسید این نمودار چه چیزی را
نشان می دهد. این نمودار می تواند
ضربان قلب ماراهم نشان دهد
این نمودار گواه حالت متغیر
و ناپایدار اتفاقات زندگی ماست. زندگی روزهای خوب و بد زیادی دارد ولی عامل تعیین کننده این است که ما چطور درباره ی خودمان فکر می کنیم.
حالا کل زندگی خود را مقابل خود بیاورید وببینید کدام یک از سوالات زیر را از خودتان پرسیده اید.
من تو زندگیم هیچ وقت شانس نداشتم.
هیچ کسی منو درک نمی کنه؟
چرا همه ی اتفاقات بد برای من می افته؟
نه توی خانواده شانس داشتم نه توی کار؟
این جملات رو حداق یک بار تو زندگیمون شنیدیم یا به کار بردیم. ولب اگر یک بار باشه مشکلی پیش نمیاد و عادیه ولی اگر مرتب تکرار می کنیم یعنی که باید یه فکر جدی بکنیم و ببینیم این طرز فکر قربانی ما رو به کجا ممکن است برساند؟
مراجعی داشتم به اسم مرجان که یک فرزند داشت و شاغل بود و مادرش برای مراقبت از فرزند او مجبور به تغییر مکان از شهر خودش به شهری که دخترش در آن سکونت داشت شده بود و به دلیل حضور پر رنگ مادرش در زندگی اش دچار اختلافاتی با همسرش شده بود و احساس می کرد همه در حق او ظلم می کنند و او نمی تواند هیچ کاری را به تنهایی انجام دهد. و این مسئله به قدری او را رنج می داد که تمایل زیادی به مصرف قرص داشت. وقتی از او خواستم زندگی اش را از زاویه ی دید یک شخص بی طرف برایم تعریف کند کمی به فکر فرو رفت و جاهایی را مکث طولانی داشت ، از او خواستم ببیند چه جاهایی در زندگی اش احساس قربانی بودن می کند و نقش انتخاب هایش را نادیده می گیرد، او مرتب می گفت که مادرم مقصر است … ولی بعد از مدتی که جلسات را ادامه دادیم از پوست قربانی خارج شد . تصمیم گرفت مسئولیت انتخاب هایش خوب یا بد را بپذیرد.
چرا نقش قربانی را انتخاب می کنیم؟
حقیقت این است گاهی اوقات دنبال جلب توجه دیگران هستیم و می خواهیم ترحم دیگران را به خود جلب کنیم به همین دلیل سعی می کنیم دیگران را مقصر زندگی خود نشان دهیم. گاهی ممکن است در اوایل با واکنش های مثبت دیگران روبرو شویم ولی در نهایت این تنهایی و انزوا است که ما را در بر می گیرد.
دلیل دیگر این است که نمی خواهیم مسئولیت انتخاب هایمان را بپذیریم زیرا مسئولیت پذیری با خود پاسخ گویی می آورد که ما نمی خواهیم در مقابل خود و دیگران پاسخگو باشیم. مسئولینی را به خاطر آورید که هنگام مصاحبه هایشان مرتب توپ را در زمین دیگران می اندازند و می گویند تقصیر فلانی و یا فلانی است وقتی مصاحبه هایشان را می شنویم جز احساس انزجار حس دیگری نداریم.
اقدامک موثر
از امروز وقتی می خواهید کاری را انجام دهید اول به گزینه هایی که دارید خوب نگاه کنید و سپس یک گزینه را انتخاب کنید و قبل از انتخاب خوبی ها و بدی های گزینه اتان را مورد سنجش قرار دهید و به خود بگویید مسئولیت خوب و بدش را می پذیرم و هر جا متوجه اشتباه بودنش شدید به جای غصه خوردن و نق زدن سریع راه خود را تغییر دهید و در یک وضعیت نمانید فراموش نکنید انسان تنها موجودی است که حق انتخاب دارد . و شما می توانید انتخاب کنید که در کدام وضعیت و مرحله بمانید گاهی اوقات تمام کردن یک اشتباه نشان از هنرمندی شما و مسئولیت پذیری شماست.
دیدگاهتان را بنویسید